جدول جو
جدول جو

معنی چوب تاشان - جستجوی لغت در جدول جو

چوب تاشان
ده کوچکی است از دهستان بیلوار بخش کامیاران شهرستان سنندج که در 25 هزارگزی شمال باخترکامیان و 3 هزارگزی باختر شاهینی واقع شده است و اکنون بی سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
چوب تاشان
مخفف اوستا، تفسیر کتاب دینی زردشتیان و در فرهنگها بغلط آنرا کتاب زند و پازند نوشته اند:
شهنشاه ایران سر و تن بشست
به معبد خرامید با زند و است.
فردوسی.
جهاندار یک شب سر و تن بشست
بشد دور بادفتر زند و است
همه شب به پیش جهان آفرین
همی بود گریان و سر بر زمین.
فردوسی.
یکی ژند واست آر با برسمت
بگو پاسخ از هرچه واپرسمت.
فردوسی.
بکنجی نشسته ست با زند و است
از امید گیتی شده پیر و سست.
فردوسی.
که دین مسیحا ندارد درست
ره گبرگی ورزد و زند و است.
فردوسی.
چو خسرو به آب مژه رخ بشست
بیفشاند دینار بر زند و است.
فردوسی.
نهاده بدو نامۀ زند و است
به آواز برخواند موبد درست.
فردوسی.
برای شرح کلمه رجوع به اوستا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بِ)
چوب تله، چه بالان بمعنی تله و دام است و یا بالان مبدل پالان است و چوب پالان دو قطعه چوبست که در پالان شتر یا خر نصب کنند مانند جناغ در زین
لغت نامه دهخدا